موفقیت نامحدود در ۲۰ روز – روز دوم

موفقیت نامحدود در ۲۰ روز – روز دوم

نیروھای کنترل کننده ی زندگی

به روز دوم از برنامه قدرت درونی خوش آمدید در قسمت قبل از این صحبت کردیم که چه چیزی میتواند شما را به موفقیت برساند پاسخ این بود ((قدرت درونی)).

اگر به این قدرت دست یابید آمادگی لازم جھت شروع ھر کار و پیگیری آن را خواھید داشت .

آیا تمرینات خود را انجام داده اید؟ اگر پاسختان منفی است لطفا ھمین حالا دست به کار شوید و تا زمانیکه تمرینات خود را انجام نداده اید خواندن مطالب مربوط به روز دوم را آغاز نکنید .

ھدف این است: بیاموزید قدرت درونی خود را به کار گیرید. چه عالی! پس ھدفمان مشخص شد مهمترین ابزار موفقیت توانایی شناخت ھدفی است که میخواھید به آن دست یابید .

پس ابتدا اھداف را بشناسید و سپس تا زمان در آغوش گرفتن موفقیت، با حفظ قابلیت انعطاف پذری آن را دنبال کنید .

بسیار ساده است، این طور نیست؟ پس چرا این کار را نمیکنیم؟

به کار گیری آموخته ھا

آنچه را می آموزید به کار ببندید استفاده نکردن از آموخته ھا بزرگترین اشتباهی است که ممکن است از کسی سر بزند اگر شما نیز تاکنون کتابهای زیادی خوانده اید اما ھنوز مدام از خود می پرسید چرا به قوانین این کتاب عمل نکردم؟ میدانستم بدان نیاز دارم اما چرا شروع نکردم؟ چه چیز مانع حرکت من است؟

به شما توصیه میکنم این مطلب را با دقت بیشتری بخوانید چرا که مخصوص شماست .

احساس رنج و خوشی، کلید انتخاب

رفتار آدمی تحت کنترل دو نیرو است، به عبارت دیگر دو نیروی کششی ما را در مسیر زندگی به جلو یا عقب میبرند:

  • فرار از ناراحتی
  •  اشتیاق رسیدن به خوشی

این دو نیرو عامل اصلی حرکت ھر بشری در این دنیاست اگر کاری نمیکنیم به این دلیل است که تصور میکنیم شروع تلاش، ناخوشایندتر از انجام ندادن است، به عبارت دیگر معتقدیم با بیکار نشستن، درد و ناراحت کمتری به سراغتان خواھد آمد شاید بگویید: »نه تونی، این طور نیست من میدانم اگر این کار را شروع یا تکمیل کنم از خوشی حاصل از موفقیت در آن بهره مند خواھم شد«. بله، مسلما اما در ناخودآگاه شما ثبت شده است برای این که کاری را انجام دھید، باید ناراحتی زیادی تحمل کنید و اکنون، این ناراحتی برای شما به مراتب ملموستر است. در حالیکه شاید خوشی ناشی از موفقیت ھیچ گاه به حقیقت نپیوندد این طور نیست؟

میل به خوشی و فرار از ناراحتی مکانیسمی طبیعی است که تنها در کنترل مغز قرار دارد ھر گاه بخواھید کاری انجام دھید که معتقدید درد وناراحتی به دنبال خواھد داشت مغز سر در گم میشود و نمیتواند سر سوزنی به شما کمک کند تنها چیزی که از این تلاش به دست میآورید یاس و ناامیدی است. خوب پس چه باید کرد؟

ھمه میدانیم جھت ایجاد یک تغییر مهم در زندگی نباید وقت را تلف کرد بنابراین تنها یک راه باقی است برای ایجاد تغییرات دائمی باید حتما نحوه ی شکل گیری احساس لذت و ناراحتی را تغییر داد. چگونه؟

کدام را انتخاب خواھید کرد؟

ھنگام شروع یا عدم شروع ھر کار نیاز به اجتناب از ناراحتی بسیار قویتر از میل به لذت و خوشی است .

بر اساس تحقیقاتم در مورد رفتارھای بشری به این نتیجه رسیده ام که ھمه ی مردم تقریبا ھر کاری را به دلیل اجتناب از ناراحتی انجام میدھند .

حال سوالی از شما دارم اگر قرار باشد بین دو مساله ی ناراحت کننده یکی را انتخاب کنید چه میکنید؟ ھمه ی ما در چنین برزخی گیر افتاده ایم .

اغلب دانشجویان کارھای پایان ترم خود را یک ھفته قبل از امتحانات و یا حتی درست شب قبل از پایان ترم تمام میکنند چرا؟ تمام طول ترم را صرف کارھای پایان ترم کردن اصلا خوشایند نیست! و برای اکثر دانشجویان شروع این کار ناخوشایند بسیار سخت است، اما شب قبل از امتحان، وقتی که ھیچ کاری انجام نداده اند تصور شکست در امتحانات برایشان بسیار ملموس میشود و در واقع طعم احساسی ناخوشایندتر از (کار نکردن) را می چشند و برای فرار از این ناراحتی، بلافاصله دست به کار میشوند. برای این که بتوانید به راحتی ازعھده ی کارھای پایان ترم خود برآیید باید این دو ناراحتی را در دو کفه ی ترازو بگذارید: درد و رنج ناشی از کار یا طعم تلخ شکست در امتحانات؟

این مطلب را هم بخوانید:   ۱۲ روش برای تبدیل ایده ها به واقعیت

ھر زمان که باید بین دو ناراحتی یکی را انتخاب کنید، ھمین روش را در پیش گیرید. دو ناراحتی را در دو کفه ی ترازو قرار دھید .

اغلب مردمان موفق، به چنین تعادلی دست یافته اند

آنها نیروھای کشش به سوی خوشی ودانش از ناراحتی را که در زندگی سررشته ی ھمه ی امور را به دست دارند، تحت کنترل گرفته اند. مسلماشما نیز بارھا در چنین موقعیتی بوده اید ممکن است روزھا و روزھا دست به کاری که برای زندگیتان بسیار سرنوشت ساز بوده است نزده اید اما روزی به یکباره منفجر شده اید. به خود گفته اید: »ھی  تکان بخور! باید این کار را تمام کنی ھمین الان«.

زیرا به وضوح احساس کرده اید که انجام دادن کار به مراتب دردناکتر و ناخوشایندتر از اتمام آن است.

ایجاد تغییر 

کلید تغییر یافتن، معکوس کردن چگونگی شکل گیری احساس رنج و خوشی است.

شاید شما نیز کسانی را بشناسید که مرتب میگویند: دیگر وقتش رسیده که ازدواج کنم. آنها معتقدند ازدواج به معنای به دست آوردن امتیازات متعددی است: لذت، خوشحالی، امنیت و والاتر از ھمه نوعی حالت روحی ناب، احساس یکی شدن، اما به محض این که موقعیت ازدواج برایشان پیش می آید ناگھان پا پس میکشند چون در ناخود آگاه آنها ازدواج به معنای سلب آزادی است .

حتی برخی معتقدند ازدواج موفق، امری دست نیافتنی در جھان است!! کسی که دوستش داری بالاخره تو را ترک خواھد کرد و قلبت را میشکند! آیا تاکنون طعم چنین شکستی را چشیده اید؟! اگر نه، پس حتماى در آینده خواھید چشید!

اما اگر میخواھید ازدواج کنید و به تمام آنچه با ازدواج به دست می آید دست یابید باید تحمل رنجش و ناراحتی را نیز داشته باشید .

اشتباه نکنید من از آن کسانی نیستم که میگویند فقط مثبت باشید برخی توصیه می کنند به باغ نگاه کنید و بگویید در این باغ زیبا ھیچ علف ھرزی نیست. مرتب به خود تلقین کنید که ھمه چیز رو به راه است تا حتما موفق شوید.

نه، من میگویم این باغ زیباست اما داخل آن پر از علفھای ھرز است پس اگر میخواھی از دیدن آن لذت ببری راه بیفت

علفھا را از ریشه بکن ننشین و مرتب با خود تکرار کن که خدایا چرا در باغ زندگی من علف ھرز ھست؟ نگو خداوندا چرا این قدر با من نامهربانی!! حرکت کن بدان که ناراحتیھا و ناملایمات ھم بخشی از زندگی ھستند ممکن است دیگران تو را ناراحت کنند و از تو انتظار گوناگون داشته باشند، اما تو نیز از دیگران متوقع ھستی، مگر نه؟ تو نیز بارھا دیگران را ناراحت کرده ای .

اغلب مردم تمایلی به روبه رو شدن با مشکلات ندارند اکثر ما از آنچه در ذھنمان موجب ایجاد احساس رنج و شادی میشود آگاه نیستیم و به ھمین دلیل زندگیمان به جای این که در کنترل خودمان باشد در کشاکش بین این دو نیرو قرار دارد لذا باید نحوه شکل گرفتن لذت و ناراحتی را در خود تغییر دھید.

محرکهای زندگی

ھمان طور که ذکر شد، دو نیروی میل به لذت و اجتناب از ناراحتی، قویترین محرکهای زندگیاند و سازندگان آگهی ھای تجارتی به خوبی این حقیقت را شناخته اند به آگهی ھای بازرگانی تلویزیون خوب نگاه کنید آیا این گونه نیست؟ سازندگان آگهی ھای بازرگانی ھیچ وقت در نمایش های خود نمیگویند »آقایان و خانمها لطفا ھر چه زودتر بیایید و محصولات ما را بخرید«.

امروزه اغلب ما بدون این که نیاز داشته باشیم محصولاتی که تبلیغشان را در تلویزیون میبینیم، می خریم زیرا آگهی ھای تلویزیونی در ذھن ما حلقھه ی ارتباطی قوی بین کسب لذت و خوشی یا گریز از ناراحتی و محصول، خود به وجود آورده اند .

این مطلب را هم بخوانید:   موفقیت نامحدود در ۲۰ روز – روز سوم

شرکت پپسی کولا برای فروش نوشابه خود از مایکل جکسون کمک گرفته است مایکل در طول روز اصلا پپسی کولا نمی نوشد. اما برای ٨٠ ثانیه نمایش تبلیغاتی پپسی کولا، ۵١ میلیون دلار! دریافت کرده است اما چرا شرکت پپسی کولا حاضر است چنین مبلغ گزافی را به مایکل جکسون بپردازد؟

بسیاری از مردم آمریکا صدای مایکل را دوست دارند و باشنیدن آھنگھای او احساس خوشحالی می کنند تا حدی که کاستهای او بیش از ھر خواننده ی دیگری در تاریخ موسیقی به فروش رسیده است شرکت پپسی کولا نیز می خواھد مردم ھمین احساس را نسبت به محصولاتشان داشته باشند. چگونه؟ با شرطی سازی مردم زمانی که بارھا تصویر و صدای مایکل جکسون ھمراه با آرم پپسی کولا از تلویزیون پخش شود، در ذھن مردم احساس لذت و خوشی با پپسی کولا نیز مرتبط میگردد .

نقطه ی عطف

دانستیم که اجتناب از ناراحتی مهمترین دلیل برای شروع یا کنار گذاشتن ھر کاری است .

ھیچ تغییری در زندگیمان رخ نخواھد داد مگر اینکه به دلیل وضعیتی به حد کافی احساس ناراحتی کنیم و درک کنیم که تحمل ھر سختی بهتر از پذیرش موقعیت کنونی است .

در کتاب تاجران موفق جھان نوشته »ای جی ماندو« میخوانیم: مردی که ابتدا میخواره بود، ھیچ آینده ای در پیش رو نداشت و در خیابان زندگی میکرد روزی او برای فرار از سرما پناھی جز کتابخانه عمومی شهر نمی یابد در آنجا او شروع به کتاب خواندن میکند ناگھان در می یابد که زندگی اش به قدری اسفناک و بیفایده است که دیگر نمی خواھد به این شکل زندگی کند او آنقدر از این زندگی بیزار شده بود که به ھیچ قیمتی حاضر به ادامه ی آن نبود بنابر این فکر کرد و به این نتیجه رسید که برای دستیابی به خوشی باید بیشتر بیاموزد. او آنقدر خواند که توانست سردبیر مجله موفقیت شود سپس کار با گروه »دابلیو -کراون «را آغاز کرد و پله ھای ترقی را یکی یکی بالا رفت.

افراد بسیاری به واسطه ی ناراحتی به موفقیت دست یافته اند

ھر کار دو چهره دارد درباره ی ھر کدام فکر کنید نتیجه متفاوتی به دست خواھید آورد. اگر بر دشواری و سختی کار تمرکز کنید انجام آن برایتان غیر ممکن و یا دست کم بسیار رنج آور خواھد بود اما اگر به نتیجه ھای موفقیت آمیز و احساس خوشی که پس از انجام کار به دست خواھید آورد متمرکز شوید انجام آن بسیار لذت بخش خواھد بود .

فکرتان را به ھر چیز متمرکز کنید ھمان حقیقت خواھد یافت .

شکلات دوست دارید؟ بله؟ اما آیا تاکنون شده است بر میل به خوردن شکلات غلبه کنید؟ چگونه؟

اگر تنها در فکر لذت خوردن شکلات باشید قادر نخواھید بود از خوردنتان چشم بپوشید اما اگر ھنگام دیدن شکلات ذھنتان را فقط بر چاقی و نامتناسب شدن شکل بدنتان متمرکز کنید و به خود بقبولانید که با خوردن شکلات احساس بدی خواھید داشت رفتارتان مسلما تغییر مییابد و حتی حاضر نخواھید بود به شکلات دست بزنید.

اگر می خواھید کاری را شروع کنید باید به این نتیجه برسید که عمل نکردن دردناکتر از به پایان رساندن آن کار است. به عبارت دیگر در ذھن خود به پایان رساندن این کار را با خوشی و دست نزدن به آن را با ناخوشی ربط دھید ھمان کاری که تبلیغات تلویزیون با شما میکند اگر تصور میکنید میزان درآمد شما اصلا رضایت بخش نیست تنها به این دلیل است که در ذھن خود کسب درآمد را با ناراحتی ارتباط داده اید.

تعجب نکنید، درست فھمیده اید جایی در گوشه و کنار مغز شما این باور لانه کرده است که برای به دست آوردن پول باید ناراحتی زیادی را تحمل کرد.

این مطلب را هم بخوانید:   رقابت‌پذیری رمز بقای کسب و کار

برخی خیال میکنند برای پول درآوردن باید از استراحت و تفریح گذشت! دیگر نمیتوان چون گذشته با خانواده بود! بعضی معتقدند برای کسب پول بیشتر باید با دیگران شریک شد. آنها با خود میگویند »از میان این افراد بالاخره یکی به من خیانت میکند و روزی ناگھان ھمه چیز را از دست خواھم داد«.

عده ای ھم معتقدند که با پولدار شدن دوستان فعلی ام را از دست خواھم داد و تنها خواھم شد.

مسلم است که با چنین تفکری ھیچ گاه نخواھید توانست کاری را برای کسب درآمد بیشتر آغاز کنید.

ترازوی ذھن

مغز شما دارای ترازوی بسیار دقیقی است ھنگام شروع ھر کار، ناراحتی و خوشی حاصل از این کار با این ترازو سنجیده میشود، اگر کفه ی ناراحتی سنگینتر باشد تمایلی برای شروع آن کار نخواھید داشت. شما میگوئید: »پول یعنی آزادی بیشتر، میتوانم با پولی که دارم به دوستانم کمک کنم، برای فرزندانم ھدیه بخرم، به مسافرت دور دنیا بروم و معلوماتم را بیشتر کنم و حتی بهترین مربیھا را در اختیار داشته باشم. اما در ھمان زمان مغزتان به شما آنچه را که در پاراگرافھای گذشته آمد ندا میدھد (نرسیدن به خانواده- خیانت شریک -از دست دادن تفریحات و دوستان و …)

اگر میخواھید از شر بدیھای خود خلاص شوید و یا با درآمد بیشتر، راحتتر زندگی کنید باید یک بار و برای ھمیشه تصمیم بگیرید نحوه ی تمرکز ذھنتان را تغییر دھید ترازوی خود را به درستی بکار برید .

باید فکرتان را به آن جنبه ھایی از پول متمرکز کنید که یادآور خوشی است .

تمرین امروز

ھفته اول روز دوم

دفترچه موفقیت خود را بیاورید و شروع کنید:

١-چهار عملی را که مدتهاست انجامشان را به تعویق انداخته اید یادداشت کنید .

مثلا میخواھید سیگار را ترک کنید، به یکی از دوستانتان زنگ بزنید، در پی شغلی باشید به کسی بگویید که خیلی دوستش دارید و … لازم نیست این چهار عمل خیلی دشوار و پیچیده باشد چهار کار بسیار ساده،

نگوئید فردا، ھمین الان این کار را انجام دھید زیرا فردا کارھای بیشتری برای انجام دادن خواھید داشت ھر روز نیروی درونیتان بیشتر میشود و متوجه میشوید تمایل بیشتری برای به پایان رساند کارھای عقب افتاده تان دارید .

٢- بنویسید که تصور میکنید با انجام این کار چه ناراحتی ھایی را باید تحمل کنید.

اگر پاسخ میدھید »ھیچ «باید بیشتر دراین باره فکر کنید شاید ناراحتی شما چیزی باشد که در ظاھر چندان مهم نیست. مثلا شاید از صرف کردن زمان برای این کار احساس ناخوشایندی میکنید.

٣- بنویسید از انجام ندادن این کار چه لذتی عایدتان میشود.

مثلاً شما مطمئن اید که باید وزن خود را کاھش دھید زیرا اندام نامتناسبی دارید ولی سلامتیتان در خطر است اما این کار را مرتب به تعویق می اندازید زیرا ھر بار از خوردن شکلات و شیرینی لذت میبرید .

۴-از شما میخواھم از خود چند سوال کنید.

مثلا: با پرخوری چه چیزی به دست خواھم آورد؟ یا اگر سیگار کشیدن را کنار نگذارم چه اتفاقی خواھد افتاد؟ اگر به خواستگاری کسی که دوستش دارم نروم، چه روی خواھد داد؟ با خود رو راست باشید اگر به این مسائل نپردازید در طی ٢،٣،۴یا ۵سال آینده وضعیتتان چگونه خواھد بود؟ چاق خواھید شد و …

نه اینها کافی نیست به یک جواب کوتاه بسنده نکنید به خاطر داشته باشید آنچه ما را در زندگی راھنمایی میکند احساس ماست نه ھوش و ذکاوتمان .

۵- حالا گام آخر را بردارید فھرست بزرگی از تمام احساساتی که ھمین الان یا بعدھا به واسطه این اقدامات به دست میآورید تهیه کنید .

احساس میکنم:

زندگی را تحت کنترل دارم، شناخت بیشتری از زندگی به دست آورده ام بیش از قبل مسئولیت پذیر ھستم، اعتماد به نفس بیشتری به دست آورده ام سلامتی و انرژی بیشتری دارم …..

این کارھا را به فردا موکول نکنید -لطفا ھمین الان آنرا انجام دھید.

ادامه دارد….

 

(Visited 155 times, 1 visits today)

درباره نویسنده

شما ممکن است علاقه مند باشید

ترک کردن دیدگاه شما