ایده های بازاریابی موفق

ایده های بازاریابی موفق

داشتن یک ایده بازاریابی موفق می تواند تاثیر بزرگی در موفقیت کسب و کار شما داشته باشد. راب اسشوهام، بازاریاب کهنه‎کار که همواره در بازاریابی زمان زیادی را صرف تشویق برندهای بزرگ کرد تا مانند شرکت‎های کوچک بازاریابی کنند. او به آنان توصیه می‎کرد تا زیرک، خلاق و زرنگ و همانند تازه‎کارها خطرپذیر باشند.

اسشوهام مدیر عامل مچ‎اکشن می‎گوید « اگر برنامه بازاریابی صحیحی در دست باشد، می‎توان یک دسته‎بندی اصلی مشخص کرد. افراد با تجربه دارای یک مقیاس هستند، به طوری که می‎توانند مانند یک تست بتا برای بازاریابی نوآورانه عمل کنند. شرکت‎های کوچک هم می‎توانند به اطلاعات مفیدی دست یابند و برای دست‎یابی به اهدافشان با برخی از آن ترفند‎ها هماهنگ شوند

تیم مچ‎اکشن، تحول فورد فیستا را پدید آورد؛ گامی خارج از قلمروی آسوده این غول خودروساز و ترکیبی از رسانه دیجیتال و اجتماعی با رویدادهایی زنده. این برنامه عملی بازاریابی که چهار سال پیش طراحی شد، تبدیل به یک رخداد سالانه و یک کارت فراخوان برای این سازمان و برندش شده است.

اسشوهام می‎گوید: «ما نمی‎خواستیم این برند بیش از حد تجاری شود بلکه به دنبال در دسترس قرار دادن و جذاب کردن آن بودیم. هدف از این کار گفتن یک سری داستان و تشکیل اجتماعاتی‎ست که موجب شده تعداد زیادی از تازه‎کارها به دانش اندکی از این طریق دست یابند.»

داوود در برابر جالوت فراموش شده است. سخنرانان بازاریابی که می‎گویند شرکت‎های کوچک می‎توانند و باید درس‎های ارزشمندی را از رقبای قوی و غنی خود فرا بگیرند. کسانی که به تقلید صرف از بازایابان درجه یک مانند اپل، نایک، استارباکس و مرسدس بنز نمی‎پردازند و احتمالا به دنبال بهترین درس‎های و قابل انطباق‎ترین اقدامات هستند.

این مطلب را هم بخوانید:   وقتی کسی ایده ما را می‌دزدد چه کنیم؟

در ادمه با ۵ ایده بازاریابی موفق آشنا خواهید شد.

۱.   برای کسب تجربه دست به کار شوید تا برند خود را در یادها زنده نگه دارید.

در گذشته، برندهای معروف، از حمایت‎های مالی بهره می‎برده‎اند و برای این‎که نقش مهمی در ترکیب بازاریابی خود ایفا کنند با رویدادها همراه می‎شدند. با این وجود زمانی که برخی شرکت‎ها با عدم بازگشت کافی میلیون‎ها دلار سرمایه خود مواجه می‎شدند چرخ زمانه به گونه‎ای دیگر برای آنان می‎چرخید.

گاستون لگوربورو کارمند ارشد خلاق و بسیار معروف شرکت تبلیغاتی ساپینت نیترو می‎گوید: «در حال حاضر ما شاهد یک جریان رنسانس هستیم زیرا یک رویداد یا یک شرین‎کاری ساخته پرداخته می‎تواند تاثیر فوق‎العاده‎ای را بر پیکره جامعه از مجرای رسانه‎های اجتماعی بگذارد.» او اضافه می‎کند: «برای کسب و کارهای کوچک درک داشتن توانایی برای رقابت در دنیای بازاریابی تجربی، حائز اهمیت است. منظور راه انداختن سر و صدا و شلوغ کاری‎های بی‎معنا نیست. بلکه اگر کسی رابطه‎ای احساسی با مشتریان خود برقرار کند و تجربه‎ای را در اختیار آنان قرار دهد که مایل به صحبت در مورد آن و اشتراک گذاری آن هستند، می‎تواند تاثیر عمیق و فاحشی را بر به جای بگذارد. این به خودی خود یک رویداد نیست بلکه نقش تقویت‎کننده را به عهده دارد.»

لگوبورو به چندین نمونه اشاره می‎کند از جمله شرکت امریکن گرل با عروسک ها، لوازم جانبی‌اش، کتاب‎ها و اماکن خرده‎فروشی شیکش و شرکت بیلد.ا.بیر، جایی که خلاقیت و پذیرفتن سفارشات حرف اول را می‎زند.

او می‎گوید: رد بول با رسانه‎ای کردن محصول خود و یوبر با کمک اعمال نفوذ برندهای بزرگ در سبک زندگی مشتریان و شگفت‎زده‎کردن آنان به عنوان داستان موفقیت افراد محسوب می‎شوند. یوبر که شرین‎کاری‎هایش به نوعی جذب‎کننده بیننده برای رسانه‎ها تبدیل شده، چند بچه گربه نجات یافته را تحویل داد و به شهروندان همپتونی برای گذران تعطیلاتی ثروتمندانه هلی‎کوپتر سواری داد تا با این کار خدماتش به خودروها را تبلیغ کند.

این مطلب را هم بخوانید:   ۱۰ ایده کسب و کار برای زنان

 

۲. از بازاریابی زمان واقعی استفاده کنید.

به گفته لگوربورو : در اینجا برندهای بولوچیپ نقشه‎های جاده‎ای مبتکرانه‎ای به وجود آورده‎اند. با نگاهی به وقایع جاری، برندهایی مانند کوکاکولا، گوگل و ارئو پیام‎های خودشان را با مسابقات سوپر بول، بازی‎های المپیک، تعطیلات ملی و اخبار روزانه مرتبط کرده‎اند.

از زمانی که این رویکرد لزوما نیاز به سرمایه‎گذاران را از مرتفع کرده، هیچ دلیلی وجود ندارد که افراد تازه‎کار نیز نتوانند دست به همچین کاری بزنند.

او می‎گوید: «برندها بدون پرداخت هزینه به رسانه‎ها جای خود را در محاورات عادی مردم پیدا می‎کند. این ایده از سوی یک سازمان اداری بزرگ است که با دادن اختیار تام به یک تیم خلاق تبلیغاتی به آن‎ها اجازه می‎دهد تا محتوای تبلیغات را در عرض چند ثانیه دیوانه‎وار در سراسر جهان منتشر کنند. اما برندهای بزرگ در حال پیمودن مرزهایی فکری ما هستند. یک شرکت کوچک تمامی این لایه‎ها و نوارهای قرمز نیست. آن‎ها می‎توانند با استفاده از تکنیک‎های مشابه و به صورت ظاهری نمایش محصولات خود را افزایش دهند.

۳. داستان خود را با محتوای اصلی و مختصر بیان کنید.

جان نویسنده و مشاور کسب و کارهای کوچک و با ۲۵ سال سابقه در کارش از بررسی یک تعهد واقعی نسبت به محتوای این کسب و کارها خبر داد. درست مانند برندهای بزرگ که سال‎هاست در این کار را انجام می‎دهند.

جان می‎گوید : آنان سرمایه‎گذاری عاقلانه می‎کنند و روزنامه‎نگاران حرفه‎ای را برای بازاریابی محتوایی به خدمت می‎گیرند. همچنین محتواهای مرتبط و جالب را جمع‎آوری و از ابزارهای کمکی برای مفهوم‎بخشی استفاده می‎کنند. همچنین به مشتریان بالقوه خود از «آن‎چه که نیاز دارند تا بدانند» سخن می‎گویند.

این مطلب را هم بخوانید:   ۳ راه برای استفاده بیشینه از بازاریابی احساسی

۴. از تکنولوژی استفاده کنید

طبق گفته جان با استفاده از تکنولوژی راه‎اندازی یک کسب و کار و جمع‎آوری و آنالیز داده‎ها بسیار کمتر از گذشته هزینه بر است. به مدد آنالیزگرهای گوگل، کیس‎متریک‎ها و ابزار دیگر شرکت‎های کوچک نیز صاحب اتوماسیون بازاریابی بسیار پیچیده‎ای شده‎اند.

به گفته او این ابزار قابل دسترس، آسان‎تر و ارزان‎تر هستند. از این رو شاهد استفاده کوچک‎ترین شرکت‎ها از فن‎آوری هستیم که روزی تنها در انحصار سازمان‎های بسیار بزرگ بود. به پیشنهاد او از این ابزار بیشتر اوقات و به نحو احسن استفاده کنید.

۵. به دنبال استراتژی‎ها باشید

استراتژی بازاریابی بهترین ایده بازاریابی موفق می تواند باشد. به گفته جان تخریب و تضعیف کسب‎وکار به یک مفهوم از رده خارج برای تازه‎کارها تبدیل شده است. پس چه چیزی جایگزین آن شده است؟ ساخت برند و طوفان مغزی استراتژیکی. به قول Jantsch شرکت‎های کوچک بیش از پیش در انجام کارهای مربوطه هدفمندتر شده‎اند. «برند» در گذشته یک واژه بیگانه بود. اما امروز دیگر این‎گونه نیست. این کلمه روی استراتژی، اهداف فردی و ویژگی‎های متمایز افراد تاکید دارد.

مجله پنجره خلاقیت

(Visited 275 times, 1 visits today)

درباره نویسنده

شما ممکن است علاقه مند باشید

ترک کردن دیدگاه شما