تدوین استراتژی های کارآفرینانه

تدوین استراتژی های کارآفرینانه

ممکن است کارآفرینان دارای شخصیت های چندان متفاوتی نباشند و در مورد اکثر اشتباهات مشترکی که در طول فعالیت های کارآفرینانه خود مرتکب شده اند ، اجماع نظر داشته باشند ، البته آنها در قبال درک و استفاده از فرصت های جدید ، با یکدیگر تفاوت دارند ، ممکن است این تفاوت ها ناشی از نحوه اندیشیدن و پردازش اطلاعاتی باشد که آنها به طور روزمره دریافت می دارند.

پژوهشگران معتقدند که یک شیوه برای افزایش کارآیی یک فرد در فرآیند خلق یک کسب و کار جدید ، درک بهتر نقش بصیرت کارآفرینانه است. همان طور که تیم میچل (۲۰۰۲) می گوید « بصیرت کارآفرینانه ساختاری علمی است که افراد از آن برای ارزیابی ، قضاوت ها یا تصمیمات مربوط به سنجش فرصت ها ، ایجاد کسب و کار و رشد و توسعه استفاده می نمایند محققان معتقدند که این بصیرت دارای پتانسیل بالایی در کمک به تحقیق پیرامون موضوع کار آفرینی است و درک آن نقش بسزایی در ایجاد مفهم « هوشمندی کارآفرینانه » و همچنین نحوه توسعه آن نقش مهمی در ترغیب رفتارهای کارآفرینانه و فعالیت های استراتژیک در شرکت ها دارد.

برای درک بهتر این بصیرت کارآفرینانه ، محققان مدلی از یک سبک بصیرتی چند بعدی را تدوین کرده اند در ابتدا اورنشتاین (۱۹۷۷) به دو نوع آگاهی اشاره کرد که بازتابی از شرایط عقلایی و ذاتی هر فردی هستند دیگر متخصصان اظهار داشته اند که تقریباً تمامی سبک های بصیرتی « زیر مجموعه و بازتابی از یک تفاوت سبک شناختی بزرگ و گسترده » می باشند این امر موید تفاوتی قدیمی میان سبک های گوناگون فکری است .

این مطلب را هم بخوانید:   آموزش مگا خلاقیت - قسمت اول

اجماع نظر گسترده ای در این زمینه دیده می شود که به لحاظ کیفی ، دو شیوه فکری کاملاً متفاوت وجود دارند در میان عباراتی که برای تشریح یکی از این شیوه ها استفاده می شود می توان به تحلیلی ، قیاسی ، خصمانه ، تصنعی ، همگرایی ، رسمی و انتقادی اشاره کرد در میان عباراتی که برای تشریح شیوه دیگر استفاده می شود می توان به ترکیبی ، استقرایی ، دوستانه ، غیر تصنعی ، ناهمگرایی ، غیر رسمی و خلاقانه اشاره کرد بدون شک ، تقسیم بندی این دو نوع شیوه فکری در برگیرنده ساده سازی آنها البته به شکلی مفید و مثمر ثمر است .

این بعد از سبک بصیرتی ، به عنوان یک تجزیه و تحلیل ذاتی شناخته می شود بر اساس کار تعدادی از نظریه پردازان و محققان تجربی که استدلال کرده اند می توان ابعاد سبک بصیرتی را در قالب یک چارچوب واحد درآورد آلینسون و هایز (۱۹۹۶) توسعه و اعتبار ابزاری جدید به نام شاخص سبک بصیرتی را اعلام نمودند از اینرو ، یک سبک بصیرت فردی می تواند بر ارجحیت و اولویت شیوه های مختلف یادگیری ، گردآوری اطلاعات ، پردازش اطلاعات و تصمیم گیری تاثیر گذارد کیکول ، گاندرای و ویتکاناک الگویی را تدوین کردند ( به شکل زیر مراجعه نمایید ) که موید وظایف مرتبط با هدف آغاز و استمرار یک کسب و کار جدید است  و نشان میدهد کارآفرینان برای توسعه کسب و کارشان با چه وظایف و مراحلی مواجه هستند.

تحقیق تیم کیکول نمایانگر تاثیر سبک بصیرتی بر کارآیی کارآفرینانه بوده و نشان می دهد که این سبک ها می توانند پیش بینی نمایند که چگونه دانشجویان کارآیی خویش را در قبال مراحل مختلف مدل کارآفرینی درک می نمایند نتایج حکایت از آن دارند که سبک بصیرتی یک فرد اهمیت زیادی در جلب توجه به وظایف خاص فرآیند توسعه یک کسب و کار جدید دارد که ارتباطی تنگاتنگ با سبک های ارجح کارآفرینان دارد و جدا از دیگر وظایفی است که متکی به سبک های فکری می باشند که کارآفرینان چندان آن را ترجیح نمی دهند.

این مطلب را هم بخوانید:   ۱۰ ویژگی زنان کارآفرین موفق

 

۱

مثلاً تیم کیکول دریافت افرادی که سبک ذاتی پردازش اطلاعات را ترجیح می دهند ، در قبال فرآیند توسعه کسب و کاری جدید ، احساس راحتی ‌نسبت به وظیفه شناسایی فرصت ها دارند ( مانند کشف و پالایش ایده ها و فرصت های جدید ) و سپس تلاش می کنند تا مستقیماً عقایدشان را اجرا کنند مشکل این رویکرد آن است که در تلاش این گروه برای اجرای وظایف ، مراحل لازم فرآیند توسعه کس و کار به طور کامل حذف شده یا در بهترین حالت بسیار مختصر گردیده اند . به همین صورت افراد دارای سبک تحلیلی ، تلاش برای یافتن فرصت ها و آغاز فرآیند توسعه کسب و کار را طبق وظایف برنامه ریزی شده نادیده می گیرند . بنابراین ، آنها توجه اندکی به نیاز خود در قبال تفکری متفاوت جهت پالایش و توسعه عقاید یا فرصت ها معطوف می دارند و ترجیح می دهند تنها به ایجاد کسب و کار بسنده کنند.

این یافته ها درک ما از این موضوع را تسهیل می کند که مثلاً چرا برخی کارآفرینان شاهد شکاف هایی در طرح یا زیرساختار کسب و کارهای جدید خود هستند که ممکن است باعث شوند وظایف کلیدی در فرآیند ایجاد کسب و کار نادیده گرفته شوند به علاوه تحیقیقات نمایانگر نقش مهم رویکردهای آموزشی و متدولوژی های جدید در آموزش کارآفرینی هستند هدف آموزش ، ترغیب اثربخش دانشجویان برای رشد بصیرت ذاتی و تحلیلی آنها است تا بتوانند به طور کامل در تمامی مراحل چرخه ایجاد کسب و کاری جدید شرکت کرده و اهداف کارآفرینانه خود را تعمیق بخشند بسیاری از متدولوژی ها و رویکردهای جدید در قبال یادگیری کار آفرینی ، در این سری آموزش ها در مطالب بعدی و در قالب نکات مهم استراتژیک ، تحقیق پیرامون نمونه های عملی و شکست ها و موفقیت ها ارائه می شوند.

این مطلب را هم بخوانید:   ۵ کار مهم که هر کارآفرین باید برای آن سرمایه گذاری کند

ادامه دارد…

برگرفته از کتاب: مدیریت استراتژیک کارآفرینی

لیزا گاندری و جیل کیکول

(Visited 197 times, 1 visits today)

درباره نویسنده

شما ممکن است علاقه مند باشید

ترک کردن دیدگاه شما