۱۰ اشتباه سرمایه گذاری که همه انجام می‌دهند

۱۰ اشتباه سرمایه گذاری که همه انجام می‌دهند

اگر در سرمایه گذاری هایتان مرتکب اشتباه شده‌اید، مطمئن باشید شما تنها نیستید. در این جا بعضی از مشترک‌ترین اشتباهات سرمایه گذاری که هرازگاهی مرتکب می‌شویم آورده شده است.

کدام یک گناه شما است؟

هرکسی که تاکنون پول‌اش را سرمایه گذاری کرده است احتمالا مرتکب اشتباهات بزرگی هم شده است. در حقیقت، این اشتباهات به بزرگ‌ترین درس‌های سرمایه گذاری می‌انجامند.

۱.ما یک برنامه نداریم.

ما شروع به خرید سهام و واحدهای صندوق‌های سرمایه گذاری ، بدون هرگونه ایده‌ای واقعی از هدف، زمان‌بندی، یا تحمل‌پذیری ریسک‌مان، می‌کنیم. ما روی یک وهم یا توصیه، معامله می‌کنیم بدون این که بدانیم چگونه هر سرمایه گذاری با پرتفوی کلی‌مان تناسب دارد. در نهایت، یاد خواهیم گرفت سازمان‌یافته‌تر باشیم و با هدف، سهولت، و موفقیت سرمایه گذاری کنیم.

۲.ما در زمان‌های بد می‌خریم و می‌فروشیم.

همه‌ی ما بارها دیده‌ایم که بازار سرازیر شده است و وحشت کرده‌ است. در این شرایط وحشت‌زده، سهام باکیفیت را که بعدا به نقاط بالاتری خواهند رفت از پرتفوی‌مان تخلیه می‌کنیم. هم‌چنین سهام مشهور را به قیمت‌های بادکرده می‌خریم و فقط شاهد خواهیم بود که از اوج با شدت به زمین می‌خورند. با گذر زمان، می‌آموزیم که فروش در اوج و خرید در قعر رویکرد بسیار سودآورتری است.

۳.ما به اندازه‌ی کافی سرمایه گذاری نمی‌کنیم.

وقتی شروع به سرمایه‌گذاری می‌کنیم، محتاطانه و بسیار محافظه‌کار و وسواسی هستیم. شاید جوان هستیم و زیاد اهل صرفه‌جویی نیستیم و در کنار گذاشتن پول کافی غفلت می‌کنیم. ما قدرت بازده‌های(یا بهره‌های) مرکب در گذر زمان را نمی‌شناسیم. وقتی ۵۵ سال‌مان می‌شود به خودمان تلنگر می‌زنیم چون آرزو می‌کنیم وقتی ۲۵ ساله بودیم‌ “ای کاش بیشتر پس‌انداز می‌کردیم.”

این مطلب را هم بخوانید:   روشهای به راه انداختن کسب و کارِ عالی

۴.ما بسیار جسور هستیم.

ما پرتفوی‌مان را از سهام شرکت‌های فناوری و شرکت‌های زیست‌شیمیایی بسیار داغ سرریز می‌کنیم. ما به دنبال سرمایه‌گذاری‌های مبهم و پرت و پلا مثل صندوق‌های قابل داد و ستد اهرمی می‌رویم و نوسان‌پذیری آن ها را با آغوش باز می‌پذیریم. چون می‌خواهیم سریع پول بسازیم، ولی فقط احتمالا سریع پول‌مان را ضرر می‌کنیم. ما یاد خواهیم گرفت راه سخت، که رشد آهسته و پیوسته دارد، هدف منطقی‌تری است.

۵. ما خیلی محافظه کاریم.

ما از زیان کردن پول وحشت‌زده می‌شویم. بنابراین در اوراق قرضه و پس‌اندازهای نقدی سرمایه‌گذاری می‌کنیم، حتی وقتی که ۳۵ سال است که بازنشسته شده‌ایم. از بازده‌ی ۲ درصدی گواهی‌نامه‌های سپرده سرگیجه می‌گیریم. ولی با گذر زمان یاد خواهیم گرفت بدون تقبل ریسک حساب شده امکان ندارد ثروتمند شویم.

۶.ما به هزینه‌ها و حق‌الزحمه‌های سرمایه گذاری توجه نداریم.

ما واحدهای صندوق‌های سرمایه‌گذاری یا صندوق‌های قابل دادوستد در بورس را می‌خریم چون فکر می‌کنیم در راستای هدف‌های سرمایه‌گذاری‌مان قرار دارند. ولی از توجه به این که درصد بالا‌تر یا حق‌الزحمه‌های بیش‌تری را می‌پردازیم غفلت می‌کنیم. حق‌الزحمه‌ی مدیران، حق‌الزحمه‌ی حساب‌گردانی، حق‌الزحمه‌ی تراکنش‌ها و هزینه‌های بسیار دیگری وجود دارند که به ما منتقل می‌شوند و بازده‌های سرمایه‌گذاری‌مان را می‌بلعند. در نهایت، یاد خواهیم گرفت صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و صندوق‌های قابل دادوستد پربازده با نرخ‌های هزینه‌ی بسیار پایین‌تر پیدا کنیم.

۷.ما به مالیات‌ها توجه نمی‌کنیم.

ما از مزایای مالیاتی نگه داشتن سهام طبق قانون بی‌خبریم و با معاملات مکرر به پرداخت مالیات‌های گزاف معاملات می‌پردازیم. در نهایت با مالیات آشنا خواهیم شد و ارزش سرمایه‌گذاری‌مان سریع‌تر رشد خواهد کرد.

این مطلب را هم بخوانید:   ایده‌های بزرگ برای کسب‌و‌کارآفرینی: تصمیمات تجاری را جمعی بگیرید

۸.ما زیاد تلویزیون تماشا می‌کنیم و به وب‌گاه‌ها وابسته‌ایم.

ما بدوا توسط تحلیل‌گران مالی در شبکه‌های تلویزیونی مثل سی ان‌بی‌سی و نیز تحلیل‌گران وب‌لاگ‌ها و وب‌گاه‌ها هیپنوتیزم می‌شویم. ما روی هر سهامی از توصیه‌ی مثلا جیم کرامر یا وب‌گاه بورس عمل می‌کنیم. به زودی خواهیم آموخت تحلیل‌های صوتی و نوشتاری قوی را از پارازیت‌ها تفکیک کنیم و به توانایی خودمان برای اجرای یک راهبرد سرمایه‌گذاری بلندمدت اعتماد کنیم.

۹.ما سرمایه‌گذاری‌مان را دائما و به کرات کنترل می‌کنیم.

ما هر روز عملکرد بازارها را تماشا می‌کنیم و اجازه می‌دهیم بالا و پایین رفتن‌ها روی احساسات ما تاثیر بگذارند. می‌بینیم ۳ % یک سهم بالا رفت و می‌خواهیم یک جشن برگزار کنیم. ولی بعدا نتیجه خواهیم گرفت این راهی برای زندگی نیست و به جای آن محتوای پرتفوی‌مان را هفته‌ای یک بار و شاید هم بیش‌تر کنترل خواهیم کرد.

۱۰.ما بهینه‌سازی و توازن دوباره را فراموش می‌کنیم.

ما فکر می‌کنیم یک برنامه‌ی سرمایه‌گذاری محشر با ترکیبی از سهام محکم در بخش‌ها و دارایی‌های گوناگون داریم. یعنی طوری سرمایه‌گذاری شده است که بازده‌های بهینه به بار آورد. جز آن که توجه نمی‌کنیم این ترکیب سرمایه‌گذاری‌ها به مرور به هم می‌ریزد. تا جایی که سرمایه‌گذاری سنگینی در یک بخش و در بخش‌های دیگر به قدر کافی نداریم. این امر به ما درس می‌دهد که فقط سهم ما در سرمایه‌گذاری به روشی بهینه و وفادار به این معنی نیست که به همان روش همیشه وفادار بمانیم. بهینه‌سازی و توازن دوباره‌ی پرتفوی‌مان دست کم سالی یک بار به ما کمک می‌کند در مسیر درست قرار بگیریم.

کسب و کار بازده

نویسندگان: تیم لمکه و ماتلی فول

این مطلب را هم بخوانید:   سرمایه گذاری خطرپذیر یا Venture Capital چیست؟

مترجم: امیر پوریانسب

منبع: money.com

(Visited 106 times, 1 visits today)

درباره نویسنده

شما ممکن است علاقه مند باشید

ترک کردن دیدگاه شما