هدیه – قسمت ششم

هدیه – قسمت ششم

وجود ( بودن ) 

  لحظه ای که پیرمرد دید جوان با لبخند و برقی در چشمانش به او نزدیک میشود، فریاد زد: ” مانند کسی هستی که موفق به یافتن موهبت شده است.

”  جوان با هیجان گفت: ” کشف کرده ام! ” 

پیرمرد نفس راحتی کشید. او میدانست که جوان راه خود را پیدا میکند . لحظه ی لذتبخشی برای هر دو بود. 

پیرمرد پرسید: ” به من بگو چه شد. ” 

” خوب، من خودم را شادمان یافتم و فهمیدم که به آنچه در گذشته بر سرم آمده فکر نمیکنم، و نگران آینده نیستم. ” 

” همه چیز ناگهانی اتفاق افتاد، و آشکارا بر من ظاهر شد. هدیه ای که هر کس به خودش  میدهد همین است، بودن در زمان حال. حالا می بینم که بودن در زمان حال یعنی تمرکز به آنچه که همین الآن وجود دارد. ” 

پیرمرد گفت: ” به دو دلیل، این حقیقت دارد. ” 

جوان نمیشنید. او به صحبت کردن ادامه داد. ” هنگامی که موهبت  را یافتم حال خوبی داشتم و در کلبه ی  کوهستانی یکی از دوستانم بودم. ” 

سپس با عجله پرسید؟ ” تعجب من از این است که بودن در حال چگونه می تواند در یک شرایط بد، کمک کند؟ ” 

پیرمرد با یک پرسش پاسخ او را داد: ” هنگامی که به موهبت دست یافتی. آیا در آن لحظه درباره ی  درست و نادرستی آن فکر کردی؟ ” 

“دربارهی آنچه درست بود فکر می کردم، می دانم که در آرامشی زیبا بودم و از سکوت لذت می بردم. ” 

پیرمرد گفت: توجه داشته باش که:

حتی در دشوارترین شرایط، هنگامی که بر آن چه صحیح است، تمرکز کنی. در لحظه ی حال، این امر تو را شادتر می کند، و انرژی و اعتماد به نفس ضروری را به تو  میدهد تا به آن چه دشوار است برسی. 

این مطلب را هم بخوانید:   ۱۵ تمرین برای تمرکز

آنچه پیرمرد گفته بود، جوان را شگفت زده کرد .

” بنابراین، زیستن در حال یعنی تمرکز بر آن چه حالا موجود است و همچنین آن چیزی که همین حالا، صحیح است. ”  پیرمرد گفت: ” بله ” 

جوان قدری در اینباره فکر کرد. ” معنیاش را میدانم . هنگامی که در شرایط بدی هستم. معمولاً بر آنچیزی که نادرست است تمرکز  می کنم. همین سبب ناامیدی و یأس  میشود. ” 

پیرمرد گفت : ” بسیاری از مردم این کار را میکنند. در واقع، بسیاری از لحظه ها مخلوطی از خوب و بد، درست و نادرست است. بستگی دارد تو چه طور به آن ها نگاه کنی. ” 

پیرمرد گفت : ” هر چه بیشتر به آنچه نادرست است فکر کنی، انرژی و اعتماد به نفس کمتری برای تو باقی می ماند. به همین دلیل، هنگامی که در شرایط بد گیر می کنی، لازم است به دنبال چیزهای درست بگردی، حتی اگر به سختی بتوانی چیز درستی بیابی. ” 

” هر قدر بتوانی در لحظه، آن چه درست است ببینی، شادتر می شوی . آرامش بیشتری کسب می کنی و در نتیجه، بودن در حال،  آسانتر می شود. ” 

جوان پرسید: ” اگر زمان حال دردناک باشد، چه طور؟ مثلاً اگر عزیزی را از دست بدهی؟ ” 

پیرمرد توضیح داد: ” درد، اختلافی است بین آنچه هست، و آنچه  می خواستی باشد. دردی که در حال حاضر داری، مانند هر چیز دیگری، تغییر خواهد کرد. ظاهر و سپس محو خواهد شد. ” 

” در صورتیکه به طور کامل در حال باشی و دردی احساس کنی که تو را غمگین کند،  می توانی به دنبال چیز درست بگردی و حالت را بر اساس آن دگرگون سازی. ” 

این مطلب را هم بخوانید:   هدیه – قسمت پنجم

جوان شروع کرد به یادداشت برداشتن، تا بعد بتواند کشفیاتش را مرور کند. 

او  پرسید: ” چرا احساس میکنم آنچه تا به حال آموخته ام فقط نوک یک کوه یخی است، و قسمت عمده ی آن از نظر پنهان است؟ ” 

پیرمرد گفت: ” زیرا تازه چشـمت بر حقایقی باز شـده، که انتظار تو را می کشند تا کشفـشان کنی. ” 

سپس پیشنهاد کرد: ” چون خودت به موهبت  دست یافته ای و مایلی بیشتر بدانی، خوشحال می شوم آن چه می دانم با تو در میان گذارم. ” 

جوان گفت که از این لطف تو خوشحال میشوم، بنابراین پیرمرد ادامه داد : ” لازم است که لحظات دردناک را تجربه کنی و از  آنها درس بگیری، تا این که به وسیله چیز دیگری ذهن خودت را از آن منحرف کنی. ” 

  

بودن در حال یعنی کنار گذاشتن حواسپرتی و توجه به این که آن چه مهم است، حال است، تو حال خودت را می سازی و وسیله ی این ساختن چیزی است که به آن توجه می کنی. 

جوان  گفت: ” بنابراین، حتی در شرایط دشوار، لازم است چیزهایی که حواسم را از حال منحرف می کند کنار بگذارم. ” 

پیرمرد گفت : ” در زندگی خودت میتوانی مثالهای زیادی پیدا کنی. قبلاً گفته بودی که هنگام کار مشکل داشته ای و روابط قدیمی ات خوب  نبوده اند. ”  

” حالا باید از خودت بپرسی آیا هنگام کار حواست پرت میشد، با اینکه به چیزی فکر می کردی کـه درآینده اهمیت دارد؟ درباره ی زندگی غیر شـغلی خود فکـر کن. هنگامی که بـا نامزدت بودی، ( حال) چگونه بود؟ آیا وقتی با هم بودید، او به حد کافی برایت اهمیت داشت که از اعماق قلبت توجه تو را به سوی خود جلب کند؟ ” 

این مطلب را هم بخوانید:   ۵ راه برای مدیریت تمرکز و بالا بردن سطح کارایی

” در یک لحظه باید به همه چیز شخص توجه کنی، با آگاه شدن از کیفیتهای( بد) و( خوب) او میتوانی از مشکلات احتمالی آگاه شوی،  نه این که با این کیفیت ها کنار بیایی. ” 

جوان گفت: ” قبل از این که بروم، می توانم درباره ی گذشته و آینده بپرسم؟ ” 

پیرمرد پاسخ داد: ” بعدا به این دو مطلب مهم  میرسیم. اما اکنون، اجازه بده که به ( حال ) بپردازیم. ” 

” اگر در حال باشی و فقط بر آنچه هم اکنون مهم است تمرکز کنی، درباره ی خودت مطالب جالبی کشف می کنی. ” 

پیش از رفتن، جوان  خلاصه ی آن چه را گه تا آن لحظه درباره ی  ” بودن در حال ” آموخته بود، مرور کرد: 

  

  • بر آن چه که در این لحظه اتفاق  می افتد، تمرکز کن. 
  • به آن چه در شرایط حال درست است، توجه کن و آن ها را ببین. 
  • به آن چه هم اکنون درست است، توجه نما. 

سپس از پیرمرد تشکر کرد و گفت که برای رفتن و به کار بستن آنچه کشف کرده، آماده است. 

او می دانست که معنی این سخن، آگاه بودن به چیزهای خوب و بد در هر شرایطی است. بنابراین، می توانست موانع موفقیت خود را پشت سر بگذارد. 

 

ادامه دارد…

(Visited 63 times, 1 visits today)

درباره نویسنده

شما ممکن است علاقه مند باشید

ترک کردن دیدگاه شما