کارآفرینان اجتماعی – با وجدان کار کردن

استراتژی در عمل

کارآفرینان اجتماعی –  با وجدان کار کردن

بسترهای زیادی برای پرورش کارآفرینان وجود دارند برخی به دنبال انقلاب در صنعت نرم افزاری هستند برخی یک رستوران خانوادگی تاسیس می کنند برخی به دنبال اشتغال در بخش های خصوصی می روند و برخی نیز دارویی جدید را در اختیار بیماران قرار می دهند همه اینها کسب و کار ه ستند اما اهدافی متفاوت را دنبال می کنند هدف این نیست که بگوییم دیگر کارآفرینان فاقد وجدان اجتماعی هستند اما برخی آن را به یک حرفه برای خود تبدیل می کنند برای آنها انگیزه اصلی ایجاد یک تحول اجتماعی است .

آنها به سراغ مشکلاتی می روند که احساس می کنند باید حل و فصل شوند اما هنوز حل نشده اند آنها کودکان فاقد آموزش کافی ، والدین بیکار یا بدون فرصت اشتغال و یا روستاییان فاقد دسترسی به خدمات مناسب بهداشتی را می بینند.پوشپیکا فریتاس یک مثال خوب است او یک هندی مستقر در شیکاگو و فارغ التحصیل دانشگاه دی پائول است او یکی از موسسان سازمان غیر انتفاعی مارکت پلیس ایندیا که زنان محلات فقیرنشین شهر مومبایی را به عنوان کارگر فنی در بخش طراحی و تولید لباس هایی که در هندوستان یا ایالات متحده فروخته می شوند استخدام می نماید.

فریتاس می گوید: « هدف اصلی من قدرت بخشیدن به زمان از طریق استخدامشان است اگر زنان نتوانند به خانه نان ببرند دیگر نمی توانید درباره شان آنها صحبت کنید شما نمی توانید از آنها انتظار داشته باشید تا در زندگی خودشان و خانواده شان تحول ایجاد نمایند.

هم اینک ، شرکت مارکت پلیس ایندیا در مسیر توسعه گام برمی دارد این شرکت اهمیت حیاتی برای امرار معاش بالغ بر ۵۰۰ زن دارد که به عنوان کارگر فنی در این شرکت استخدام شده اند و این شغل برای آنها یکی از معدود گزینه های اشتغال است البته اگر اصلاً گزینه ای وجود داشته باشد محدودیت های مذهبی ، فرهنگی و اقتصادی نقش خاص خود را ایفاد می کنند هنوز هم این خانواده ها اهداف یکسانی را در قبال فرزندانشان دنبال می کنند حتی اگر در آمریکا زندگی کنند.

این مطلب را هم بخوانید:   استراتژی هایی برای شناسایی فرصت ها(۳): تبدیل ایده ها به فرصت

فریتاس می گوید: « این زنان جوان و تحصیلکرده نیستند که در شرکت مارکت پلیس ایندیا کار می کنند بلکه این مادران آنها هستند که مشغول به کار می باشند»

آنها باید این فرصت را در مارکت پلیس پیدا کنند فریتاس می گوید :« گام بعدی ایجاد یک تحول اجتماعی است اما مشکل اینجا است که زنان متعلق به اقشار محروم جامعه  که دقیقاً در وضعیتی متضاد با زنان قشر متوسط قرار دارند نزد ما می آیند و می گویند این همان کاری است که باید انجام دهند.»

فریتاس که به پشتوانه والدینش از تحصیلات خوب و پیشرفتی ایده آل برخوردار بود سعی کرد گروهی کوچک از زنان هندی را که ۲۰ سال پیش آنان همکار بود ، از بدبختی و گرفتاری نجات دهد.

« مارکت پلیس ایجاد شد زیرا یک ارتباط تنگاتنگ قلبی با آن داشتم من عادت داشتم با گروهی از زنان کار کنم و می دانستم که آنها کنترلی بسیار اندک بر زندگی خود و پولی دارند که به دست می آورند داشتند من می دانستم که در اقلیت قرار دارم و دقیقاً به همین دلیل بود که مارکت پلیس را تاسیس کردم »

از آن زمان به بعد ، این شرکت موفق شد بالغ بر ۴۸۰ زن را از داخل و اطراف مومبایی استخدام کند تمرکز اصلی فریتاس ، استخدام افراد بیشتری در این شرکت است .

او می گوید :« ما می خواهیم برنامه خود را توسعه دهیم ما امروز درباره ۴۸۰ کارگر سخن می گوییم اما آیا می توانیم فردا درباره ۱۰۰۰ یا ۱۵۰۰ کارگر صحبت کنیم ؟»

این مطلب را هم بخوانید:   ایجاد اعتماد در حین کاهش هزینه‌ها

طی سالهای اخیر ، توجه به کارآفرینی اجتماعی افزایش یافته است این نوع کارآفرینی ریشه ای تارخی در شیکاگو دارد در سال ۱۸۸۹ جین آدامز پس از بازدید از یک مرکز اقامتی به نام توینبی هال در حاشیه شرقی لندن به همراه دوستش الن استار اقدام به تاسیس مرکز اقامتی هال هاوس در شیکاگو نمود او در طول زندگی خود فقر را تجربه کرده و با آن بزرگ شده بود هال هاوس در وسط یکی از فقیرترین محلات آن زمان شیکاگو ( در نزدیکی ساحل غربی ) قرار داشت و هدف از آن تبدیل شدن به مرکزی آموزشی ، فرهنگی و مطمئن برای ساکنان اطراف بود او قصد نداشت یک مرکز خیریه یا یک موسسه انتفاعی را اداره کند هدف هال هاوس قادر ساختن ساکنان برای بهبود شرایطشان و کمک به افراد برای این بود که اصطلاحاً بتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند زیرا به نظر می رسید که غیر از این فرصت دیگری ندارند.

آدامز می گوید :« پیشرفت اجتماعی تا حد زیادی به فرآیندی بستگی دارد که از طریق آن بتوان دستیابی به نتایج اجتماعی را تضمین کرد » هال هاوس که تنها چند سال پس از افتتاح میزبان حدود ۲۰۰۰ نفر بود ، به تعداد زیادی از خانواده های مهاجر و ساکنان اطراف کمک کرد در سال ۱۹۳۱ جین آدامز به نخستین زن آمریکایی تبدیل شد که توانست جایزه صلح نوبل را به دست آورد .

در طول تاریخ ، می توان افراد دیگری که توانسته اند تاثیر مهمی را از طریق کارهای اجتماعیشان بر جای گذارند ، کارآفرین اجتماعی قلمداد کرد کلارا بارتون بانی صلیب سرخ آمریکا ، جیمز گرانت که به توقف موقت جنگ در السالوادور کمک کرد تا بتوان کودکان را از خطر در امان داشت و بیل درایتون که بیست سال قبل عبارت « کارآفرین اجتماعی » را خلق کرد و آشوکا را به عنوان سازمانی بنا نهاد که در زمینه کارآفرینی اجتماعی در سراسر جهان سرمایه گذاری می کند.

این مطلب را هم بخوانید:   از ایده تا واقعیت ۱۷: همیشه قرارداد ببندید!

کار آفرینی اجتماعی نامی نسبتاً جدید است اما این ایده متعلق به سالها پیش می باشد از جین آدامز گرفته تا پوشپیکا فریتاس ، نیروی محرک این نوع کارآفرینی یک چیز است : قدرت بخشیدن به مردم برای داشتن یک زندگی بهتر از طریق فراهم کردن ابزارهای دستیابی به این زندگی همچون آموزش ، اشتغال یا حتی یک تفریح ساده ، آنها نه با هدف سود بلکه با هدف یک تحول اجتماعی ، چنین کسب و کارهای جدیدی را بنا می نهند اما در عین حال می توان این سازمان ها را کسب و کارهایی پایدار و موفق دانست .

پوشپیکا فریتاس می گوید :« فکر می کنم یکی از موضوعاتی که مارکت پلیس اثبات کرده ، آن است که شما می توانید یک هدف اجتماعی داشته باشید و در یک کسب و کار اقتصادی فعال شوید ، می فکر می کنم کاری بیش از این را می توان انجام داد.

(Visited 64 times, 1 visits today)

درباره نویسنده

شما ممکن است علاقه مند باشید

ترک کردن دیدگاه شما