دو حقیقت تازه در کسب و کار
تا حالا به این دو حقیقتِ تازهوارد تو کسبوکار و بازاریابی دقت کردید؟
حقیقت اول اینه که امروز مشتریها قبل از اونکه اقدام به خرید کنند یا حتی شما رو ببینن و مذاکره کنن، شما رو «میخونن»!
یعنی چی؟ یعنی این که اونا اول:
به وبسایتتون سر میزنن
کاتالوگتون رو میبینن
ایمیلهاتون رو میخونن، مقالهتون رو بررسی میکنن
طرح پیشنهادی (پروپوزال) شما رو مطالعه میکنن و…
تازه بعد از اونه که تصمیم میگیرن با شما کار کنن یا نه.
**و حالا حقیقت دوم که جالبترم هست: اکثر کسبوکارها از کنار حقیقت اول بیتفاوت عبور میکنن!
کافیه یه نگاه به اطرافتون بندازید.
برای دکوراسیون داخلی دفترها و فروشگاهمون وقت و هزینه میذاریم.
نیروی فروش خوب استخدام میکنیم.
محصولهامونو خوشگل بستهبندی میکنیم و … به امید اینکه تاثیر خوبی رو مخاطبهامون داشته باشه.
غافل ازین که دیگه اولین برخورد ما با مشتری نه تو فروشگاه و دفتر کار اتفاق میفته، نه پشت تلفن و کانتر.
اولین برخورد ما با مشتری تو «متن»ها اتفاق میفته! تو «واژه»ها!
برای همینم هست که ابزارهای بازاریابی ما اثربخشی لازم رو ندارن. چون ما از قدرت واژهها غافل بودیم.
نکته غم انگیز ماجرا اینه که وقتی نتونستید مخاطبی رو با نوشتههاتون جذب کنید، دیگر اصلا ارتباطی با شما برقرار نمیکنه که بتونید با ویژگیهای خوب محصولتون یا فن بیانتون یا فضای دفتر و فروشگاهتون قانعش کنید.
متنها می تونن جاهایی که شما اصولا وجود ندارید به جاتون حرف بزنن. میتونن تو ساکتترین و پرتمرکزترین زمانهای مشتری باهاش ارتباط برقرار کنن و شما رو بشناسونن. و این یعنی ارزش!
به این دلیله که الان تو دنیای بازاریابی مهارتی به نام «کپیرایتینگ»(CopyWriting) خیلی مهم شده. (این واژه رو با copyright به معنای حقوق مولف اشتباه نگیرید)
کپیرایتینگ مهارت چیدنِ واژه ها برای اثرگذاری تو مخاطبه. کپیرایتینگ ساختن متنهاییه که مخاطب یا مشتری بالقوه شما به سمتش جلب شه و رغبت کنه برای خوندنِ اون از وقتش هزینه کنه. و مهمتر اینکه بعدش بخواد با شما «ارتباط برقرار کنه».
حالا فرض کنید داشتن چنین مهارتی تا چه حد میتونه هزینه بازاریابی و تبلیغات یه کسبوکار رو بهینهتر کنه و از هدر دادنش جلوگیری کنه.
دوستی میگفت «امروز تو کار و کسب، تکون بخوری باید بنویسی.» اما من فکر میکنم این که فقط بنویسیم که نوشته باشیم یا برای از سر باز کردن بنویسیم، اتفاقی نمیفته. باید بلد باشیم چه جوری بنویسیم که نوشتههامون بتونه یه ارتباط خوب و موثر «بسازه».
باید نوک مدادهامونو تیز کنیم و دوباره با صدای تایپکردن روی کیبورد آشتی کنیم. الان قدرت واقعی اینجاست!