از ایده تا واقعیت قسمت اول

از ایده تا واقعیت قسمت اول

زمان آن است که عمل انجام شود حتی در یک اقتصاد بد!

مارک تواین:  “رمز پیش افتادن، شروع کردن است و رمز شروع کردن این است که کارهای پیچیده را به وظایف قابل کنترل کوچکتر تقسیم کرده و سپس از اولین آنها شروع کرد.”

 کارآفرین درون خود را بیابید

در جامعه دو نوع کلی شخصیت می توان یافت. آنها که خود درآمد درست میکنند و آنها که منتظرند تا به آنها پول پرداخت شود. شخصیت اصیلی که در طول تاریخ رشد یافته و توانسته منشا تحولات زیادی شود نوع اول است. هر انسان از ابتدا عنصری بوده که خود مولد و درآمد زا بوده است. این شخصیت اصالت دارد .مدام در تکاپو می باشد. منتظر پدید آمدن غذا نیست بلکه در جستجوی آن است. برای بدست آوردن آن تلاش می کند . بخشش و یا حقوق مستمر و پاداش در فرهنگ کارآفرینی جایی ندارد.

کارآفرین نیروی خلاقیتش را به کار می گیرد. منابع اطراف خود را شناسایی می کند. در فکر بهترین بهره گیری از منابع اطرافش است. او یاد می گیرد که با دستان خالی خود چگونه چیزهای جدیدی خلق کند. ماشین نوآوری را به حرکت در می آورد. او به خوبی می داند که برای ادامه زندگی لازم است به صورت جدی در فرایند تولید مشارکت داشته باشد. انسان مولد منابع زیرزمینی و ثروت های بادآورده را نمی شناسد . برای همین در جستجوی روشهای بهره گیری از دیگران نخواهد بود. بلکه تمایل به همکاری مستمر برای ساختن و آبادانی خواهد داشت. خلاقیت ذهنش را برای خلق کردن به کار می گیرد. در واقع باید هر فردی در جامعه بتواند به مرحله درآمدزایی و تولید ارزش افزوده برای خودش برسد. اینگونه است که چرخ اقتصاد به حرکت درمی آید. این نیاز به خلاقیت و بکارگیری تمام توانایی های شخصی دارد. این نیروی عظیم انسان را بکارگرفته و به حرکت وامیدارد. تنها در این صورت رشد اتفاق می افتد.

این مطلب را هم بخوانید:   استراتژی ظهور کسب و کاری جدید با استفاده از مدل ۷ اس(۲)

هر انسان لازم است نقشی مولد در زندگی خود و جامعه اش داشته باشد. مسئولیت پذیری افراد بالاتر رفته و انسان تمام اعمال خود را به دقت خواهد سنجید تا منجر به ضرر و زیان نشود. اگر دولت ها مردم را به درآمدهای دولتی عادت دهند آنگاه هدر رفت منابع ناشی از بی مسئولیتی ها  افزایش خواهد یافت. چراکه شخص حساسیتی نسبت به منابع اطرافش نخواهد داشت. خاصیت مولد افراد از بین خواهد رفت. برای همین است که شخصیت کارآفرین از ارزش ویژه ای در هر سیستم اقتصادی برخوردار است .

شخصیت کارآفرین کار را به کسان دیگری ارجاع نخواهد داد چراکه می داند کار نهایتا باید توسط کسی انجام شود وکسی جز او وجود ندارد که کار را انجام دهد. یعنی اگر او انجام ندهد پس کسی هم انجام نخواهد داد. شخصیت کارآفرین پخته شده است و احساس مسئولیت می کند. مدام فکر می کند و در جستجوی راه حل است. او فردی مسئول و پیگیر است. او می داند که شرایط جدی است و همه باید برای تولید تلاش کنند.

 در شروع یک ایده، گام اول مهم است. بسیاری از مردم گام اول را نمی دانند و قبل از هر چیزی، تصویری رویایی از آینده مجسم می کنند. ذهن خود را به مسائل پبچبده مشغول می کنند و قبل از شروع از آن دست می کشند.

زمان آن است که عمل انجام شود حتی در یک اقتصاد بد!

اقتصاد بد برای کارآفرین خوشفکر می تواند فرصتی باشد!

ممکن است بسیاری از کارآفرینان از وضعیت اقتصادی و محدودیت های آن گله مند باشند. اما این خود می تواند فرصتی برای توسعه کارآفرینان خرد باشد. در اقتصاد های روبه توسعه، خرده کارآفرینان بیشتر سهم را در پیشرفت ایفا می کنند. اقتصاد غیر قابل پیش بینی خود می تواند دری باشد برای فرصت های پیش بینی نشده. در اقتصاد غیر قابل پیش بینی شما:

  • برای یک شرکت بزرگی کار نمی کنید بلکه در اندیشه کار کردن برای خودتان هستید.
  • به دنبال فرصتهای دیگری برای کسب درآمد می گردید
  • به اصول اولیه کسب درآمد یعنی عرضه و تقاضا برمی گردید.
  • مجبور نیستید با دیگر شرکت کنندگان آزمون استخدامی به رقابت بپردازید بیشتر شرکت های موفق دنیا در سخت ترین شرایط اقتصادی کار خود را آغاز نموده اند.
این مطلب را هم بخوانید:   تشویق افراد به جمع‌آوری ایده‌های بیشتر

به دلایل زیر شروع در یک اقتصاد بد خوب است  :

  • شرکت های تولید کننده در رکود قرار دارند و لذا آنها انعطاف بیشتری در برابر یک تازه کار با توانایی های مالی محدود نشان می دهند. شما می توانید ارتباط خوبی با آنها ایجاد کنید.
  • شرکت ها قیمت های بهتری را پیشنهاد می دهند و لذا شما می توانید از محصولات اولیه و خدمات ارزانتری بهره مند شوید.
  • افراد با استعداد که دیگر در شرکت های بزرگ کار نمی کنند راحت تر از گذشته در دسترس می باشند. شما با تلاشی هر چند اندک می توانید به افراد شاخص دسترسی داشته باشید و از مشاوره آنها سود بگیرید .

متخصصانی مانند حسابدار، گرافیست و…

  • فضای رقابت ضعیف شده و لذا شما می توانید راحت تر وارد بازار شوید.
  • محدودیت منابع باعث می شود که شما با احتیاط بیشتر ، تحلیل بیشتری بر روی منابع خود و نحوه استفاده از آنها داشته باشید.

ادامه دارد……..

 

(Visited 257 times, 1 visits today)

درباره نویسنده

شما ممکن است علاقه مند باشید

ترک کردن دیدگاه شما